معنی تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن, معنی تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن, معنی تkdxbاbj، تaodw bاbj، bdtcاjsdg ;ctتj، bdbj kaimclcbj، m[iتkاdxrاng abj, معنی اصطلاح تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن, معادل تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن, تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن چی میشه؟, تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن یعنی چی؟, تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن synonym, تمیزدادن، تشخیص دادن، دیفرانسیل گرفتن، دیدن مشهورکردن، وجهتمایزقائل شدن definition,